درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید اسم من ساراست امیدوارم از وبم خوشتون بیاد این وبلاگ مال خودتونه پس بدون نظر نرید.لطفا"
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
دوست عزیز برای تبادل لینک  اول ما رو با عنوان قلبی برای تو و آدرس sara4you.LXB.ir لینک کن بعدش  مشخصات لینک خودتو را تو کادر زیر بنویس.اگه لینک ما تو وبلاگ یا سایتتون باشه لینکتان به طور خودکار در وبلاگ ما قرار میگیرد.ممنون از این که ما رو لینک میکنید.مرسیییییی 





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 40
بازدید هفته : 56
بازدید ماه : 343
بازدید کل : 14253
تعداد مطالب : 36
تعداد نظرات : 167
تعداد آنلاین : 1



فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز







✿ آیڪوטּ هاے جـوجـہ فـکـلے ✿

✿ آیڪوטּ هاے جـوجـہ فـکـلے ✿

✿ آیڪوטּ هاے جـوجـہ فـکـلے ✿

✿ آیڪوטּ هاے جـوجـہ فـکـلے ✿

✿ آیڪوטּ هاے جـوجـہ فـکـلے ✿

✿ آیڪوטּ هاے جـوجـہ فـکـلے ✿

✿ آیڪوטּ هاے جـوجـہ فـکـلے ✿

✿ آیڪوטּ هاے جـوجـہ فـکـلے ✿

كد ماوس


قلبی برای تو
به وب خودتون خوش اومدید.شعار ما:غلت کردی خوشت نیاد بدون نظر هم بری میکشمت.
چهار شنبه 29 خرداد 1392برچسب:, :: 16:20 ::  نويسنده : sara       

سلام دوستان عزیز.خوبید.ببخشید که نبودم اخه امتحانات بودو دردسرهای مدرسه ها.ولی از این به بعد سعی میکنم که براتون مطلب بزارم.

یه پیشنهاد فوق العاده دارم البته برای اونایی که جنبه دارن.اگر واقعا فکر میکنی جنبه نداری نیا!

چون اونایی که جنبه ندارنو میان یه نظرمیدن که توش بی احترامی میشه,مریضن!البته بلانسبت  اونایی که جنبه دارن.

اگه کنجکاوید برید ادامه مطلب.......


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



ادامه مطلب ...


دو شنبه 29 خرداد 1392برچسب:, :: 12:14 ::  نويسنده : sara       

سلام بچه ها!من توی وبلاگ که مدرسه ی خون اشام هاست ثبت نام کردم.خیلی وبلاگ باحالی.البته چند تا وبلاگه.همه ما که اونجاییم خون اشامیم ویعنی منم هستم.یه خون اشام.....ولی شاید شما فکر کنین مزخرفه و خیالاته.یا اگر واقعیت داشته باشه همشون وحشین.ولی میخوام بگم شرافت و شعور ما خون اشاما از انسان هایی که ادعای انسان بودن میکنن ولی از یه حیوونم پست ترن,خییییییییلی بیش تره.

ما هم دلسوزی و محبت داریم,ما هم به فکره فرشته ها هستیم.

این مطلب ماله یکی از وبلاگ های مدرسه ی خون اشام هاست.خودتون بخونید.بعدش بگید که ما چجوری هستیم

 

بله ما هم یه چیزایی حالیمون میشه.پس بی علت قضاوت نکنین.اگر میشه اینو تو وبلاگتون قرار بدید تا کسایه بیشتری اینو ببیننو زودتر این طفله معصوم شفا پیدا کنه.انشا ال...

 

اسمش علی 2 سالشه،فقط دو سال...

چشم چپش نابینا شده…به خاطر تومور چشمی بدخیم دکترا

 گفتن باید آب زیر چشمشو بکشیم و الّا میزنه به مغزش و

 میکشتش امّا اگه آب زیر چشمشُ بکشن فاتحه ی

صورتش خونده میشه …

 

 

 شفای این طفل معصوم دعا کنید


                       

از تمام برادران و خواهران خوناشامم خواهش میکنم

به خاطر شرافت خوناشامی هم که شده اینو تو وبلاگ

هاتون شیر کنید و بعد از مدتی 

اگه خواستيد پاكش كنيد 

همیشه گفتم که انسانها برادران ما هستند

خيلي خودخواهي اگه به خاطر

 اينكه به وبلاگامون ربطي نداره ا غمگينه يا قشنگ نيست

نزاريمش و يه بچه ۲ ساله رو از دعاهاي بقيه محروم 

كنيد شايد خدا دعا هامون رو براورده كنه و زندگي يه

ادم متحول بشه خواهــــــــــــــــــــــــــــش

رفقا،خواهرا،برادرا عاجزانه ازتون خواهش میکنم واسه

 


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 22:18 ::  نويسنده : sara       

سلام دوستای گلم.خوبید؟امیدوارم که خوب باشید

دیگه الانا خیلی راحت میشه بوی بهار رو حس کرد.من که حسش میکنم.خیلیییییی بوی خوبیه

دیگه باید کم کم با سال 91 خداحافظی کرد و به سال 92 خوش امد گفت.

برید ادامه مطلب مراسم ختم و تولد داریما


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



ادامه مطلب ...


یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:, :: 17:18 ::  نويسنده : sara       

سلام دوستان.امروز یه مطلبی گذاشتم که یکی از دوستان خواسته بود

هر چند فکر نکنم زیاد مفید بوده باشهولی من تمامه سعیه خودمو کردم

امیدوارم که دوست داشته باشه

اگر میخواین ببینین برید ادامه مطلب و نگاه کنید.....


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



ادامه مطلب ...


جمعه 17 اسفند 1391برچسب:, :: 23:32 ::  نويسنده : sara       

سلام دوستان.خوفید؟امیدوارم این دفعه دیگه نظر بزارید

چنتا ترول باحالو جدید گذاشتم.برید حالشو ببرید.بوووووووووووس

ترول به چب نگاه کن:

http://www.uploadtak.com/images/m87_538990_3359206831813.jpg

ترول عکس العمله عینه هم لباس پوشیدن تو دخترا و پسرا:

http://uploadtak.com/images/l3745_424393_3596885207952.jpg

ترول روش های بیدار شدن از خواب:
 

http://www.pic.tooptarinha.com/images/uoeyy39b402re3httx.png


 

ترول شیطونه:


 

 

بقیه تو ادامه مطلب.جالبند نرید از دست دادیدااااااااا.بدوووووووووویید


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:, :: 1:30 ::  نويسنده : sara       

چراااااااا؟؟؟؟واقعا چراااااااااااا؟؟؟؟؟

چرا این کارو...............وااااااااای

استغفرالله ربی و اتوب الیه..............استغفرالله ربی و اتوب الیه

برید ادامه مطلب کارتون دارم........


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



ادامه مطلب ...


سه شنبه 15 اسفند 1398برچسب:, :: 19:54 ::  نويسنده : sara       

سلام دوستان.خوبید؟؟؟امیدوارم که خوب باشید.یه خبر خییییییییییلی مهم هست و اونم اینه که.....

اینه که......

اینه که......................

اگر از وبمون خوشتون میاد,تو قسمت وبلاگ برتر کلیک کنید تا از ما یه جورایی حمایت کنید

یادتون نره هاااااااااااااااا.حتما کلیک کنید.بدویییییییییییییییییییییییییییییید

 

ادرس:برو پایین صفحه.یه بنر که نوشته روش وبلاگ برتر میبینی.باید روی اون کلیک کنی.بدووووووووووو

عجله کن کلیک کن.بدووووووو


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, :: 13:23 ::  نويسنده : sara       

سلاااااااااااااااااام دوستان خوبیید؟؟من براتون یه مطلبی گذاشتم که البته در همشون اینجوری نیس پس جوش نیارید.این مطلب فقط برای خندیدنپس جوش نیارید

 

 

نظر بدیییییییییین

 

 

صبح: دیدن رویای شاهزاده سوار بر اسب در خواب…..:girl_sigh:

6 صبح: در اثر شکست عشقی که در خواب از طرف شاهزاده می خوره از خواب می پره .

7صبح: شروع می کنه به آماده شدن . آخه ساعت 12 ظهر کلاس داره!!!!!!!!

8 صبح: پس از خوردن صبحانه مفصل (علی رغم 18 کیلو اضافه وزن) شروع می کنه به جمع آوری وسایل مورد نیاز: جوراب و مانتو و کیف و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و…:pinkglassesf:

9صبح: آغاز عملیات حساس زیر سازی بر روی صورت (جهت آرایش):1:

10 صبح: عملیات زیرسازی و صافکاری و نقاشی همچنان با جدیت ادامه دارد .time out

11 صبح: عملیات آرایش و نقاشی و لنز کاری و فیشیل و فوشول با موفقیت به پایان می رسد و پس از اینکه دختر خودش رو به مدت نیم ساعت از زوایای مختلف در آیینه بررسی کرد و مامان جون 19 تا عکس از زوایای مختلف ازش گرفت، به امید خدا به سمت دانشگاه میره .thumbs up

12 ظهر: کلاس شروع شده و دختره وارد کلاس میشه تا یه جای خوب برا خودش بگیره . ( جای خوب تعابیر مختلفی داره . مثلا صندلی بغل دستی پولدارترین پسر دانشگاه - صندلی فیس تو فیس با استاد: در صورتی که استاد کم سن و سال و مجرد باشد و … ):5:

1 ظهر: وسط کلاس موبایل دختر می زنگه و دختر با عجله از کلاس خارج میشه تا جواب منیژه جون رو بده. و منیژه جون بعد از 1.5 ساعت که قضیه خاستگاری دیشبش رو + قضیه شکست عشقی دوست مشترکشون رو براش تعریف کرد گوشی رو قطع می کنه. اما دیگه کلاس تموم شده .hee hee

2 ظهر: کلاس تموم شده و دختر مجبوره از یکی از پسرای کلاس جزوه بگیره. توجه داشته باشین دختر نباید از دخترا جزوه بگیره. آخه جزوه دخترا کامل نیست!!!!!!!!!!!:32:

3 ظهر: دختر همچنان در جستجوی کیس مناسب جهت دریافت جزوه!!!!!:flowerysmile:

4عصر: دختر نا امید در حرکت به سمت خانه.sigh

5 عصر: یکدفعه ماشین همون پسر پولداره که جزوه هاشم خیلی کامله جلوی پای دختره ترمز می کنه و ازش می خواد که برسونتش.:*:84:*:

6 عصر: دختر به همراه شاهزاده رویاهاش در کافی شاپ گل زنبق!!! میز دوم. به صرف سیرابی گلاسه.:6qwup3:

7 عصر: دختر دیگه باید بره خونه و پسر تا دم خونه می رسونتش. :winksmiley02:

 

 

9 شب: دختر در حال چیدن میز شام در خانه سه تا ظرف چینی گل سرخی جهیزیه مامانش رو میشکونه (از عواقب عاشقی):smil4337dd8b9eb25:

10شب: دختر در حال تفکر به اینکه ماه عسل با اون پسره کجا برن ؟؟!!؟!؟!؟!؟!:girl_sigh:

2شب: دختر داره خواب میبینه رفته ماه عسل.dancing

5 صبح: دختره بیدار میشه و میبینه اون پسره sms داده که: برای نامزدم کلی از تو تعریف کردم. خیلی دوست داره امروز با من بیاد دانشگاه ببینتت!!! و امروز دختر باید کمی زودتر به دانشگاه برود. شاید جای مناسب تری در کلاس نصیبش شد!!!!!!!!!!!!!:32:

 

 

خوشتون اومد؟؟؟؟پس اگه خوشتون اومد

 

Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, :: 1:4 ::  نويسنده : sara       

سلام سلااااااااام دوستانخوبید؟احوالاتون چه طوره؟دماغا درازه یا چاقه؟

امروز یه چیز جالب براتون گذاشتم که خودم خوشم اومدامیدوارم شما هم خوشتون بیاد

پس بسم اللّه ....

 

 

 
پسر : سلام.خوبی؟مزاحم نیستم؟

دختر: سلام. خواهش می کنم.? asl plz

پسر : تهران/وحید/۲۶ و شما؟

دختر‌ : تهران/نازنین/۲۲

پسر : اِ اِ اِ چه اسم قشنگی!اسم مادر بزرگ منم نازنینه.

دختر: مرسی!شما مجردین؟ 

...........بقیه تو ادامه مطلب بدووووووووو برو

ا


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:, :: 17:22 ::  نويسنده : sara       

دوستان عزیز سلام امیدوارم از مطلبم لذت ببرید

 صبحگاه:

فرمانده: پس این سربازه‌ها(بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !) کجان؟
معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن

ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...
سلام سارا جان
سلام نازنین، صبحت بخیر
عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر
سلام نرگس
سلام معصومه جان
ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی...

صبحانه:
وا... آقای فرمانده، عسل ندارید؟
چرا کره بو میده؟
بچه‌ها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفع میکنه
آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم

بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه):

فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید
وا نه، لباسامون خاکی میشه ...
آره، تازه پاره هم میشه ...
وای وای خاک میره تو دهنمون ...
من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا ...

ناهار:
این چیه؟ شوره
تازه، ادویه هم کم داره

فکر کنم سبزی اش نپخته باشه
من که نمی‌خورم، دل درد میگیرم
من هم همینطور چون جوش میزنم
فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید!
بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما کلفتیم؟
برو خودت غذا درست کن
والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمی‌کنم، حالا واسه تو ...
چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد

بعد از ناهار:
فرماندهکجان اینا؟
معاون: رفتن حمام
فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد، اما صدای داد او در میان جیغ سربازه‌ها گم میشود...
هوووو.... بی شعور
مگه خودت خواهر مادر نداری...
بی آبرو گمشو بیرون...
وای نامحرم...
کثافت حمال...

(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!)

بعد از ظهر:

فرماندهچیه؟ چرا همه نشستید؟
یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟
جوجه بدون برنج
رژیمی عزیزم؟
آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم.

شب در اسایشگاه:
یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگهجناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟
فرمانده: بله بسیار زیاد!
خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون میده، همه با هم ببینیم
فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!
فرمانده میره تو اسایشگاه:
وا...عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو
راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو
فرمانده: بلندشید برید بخوابید!
همه غرغر کنان رفتند جز 2 نفر که روبرو هم نشسته اند
فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟
واستا ناخونای پای مهشید جون لاکش تموم بشه بعد میریم.
آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام مونده
فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی.
سرباز: آخه گناه داره، طفلکی
مهشید: ما اومدیم سربازی یا زندانعجبا!

خوب بود؟؟دوس داشتین؟؟

پس نظر بدین

نظر نشه فراموش


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:, :: 17:12 ::  نويسنده : sara       

سلام بچه هااااااااااامن دوباره اومدم پیشتونراستش اینترنتمون خراب بود میومدیم توش هنگ میکردکه بالاخره درستش کردممیخواستم اول از شما تشکر کنم که تو این مدت بازم بهمون سر زدیدو نظر دادید و حالمو جویا شدید

و بعدش میخواستم از زحمات سونیا جووووووووون که تو نبودم براتون مطلب گذاشت قدردانی کنم.

مرسیییییییییییی سونیا جونمبوس بوس


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:, :: 19:17 ::  نويسنده : sara       

 سلام  تو ادامه مطلب درباره  زندگی سلنا مطلب گذاشتم برید و بدون نظر بیرون نیاینسونیا 

در مورد اسم نویسنده یه مشکلی هست که تا درستش کنم فعلا زیر مطالبم اسمم رو مینویسم


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



ادامه مطلب ...


سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:, :: 18:24 ::  نويسنده : sara       

 سلام  

خوبید؟ من همون نویسنده جدید وبلاگم سونیا    امیدوارم از مطالبم خوشتون بیاد درسته که الان هنوز تو ماه بهمن هستیم ولی بالاخره شمارش معکوس خونه تکونی شروع شده برید ادامه مطلب چندتا عکس و مطلب نوووروزییی گذاشتم


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 28 دی 1398برچسب:, :: 23:53 ::  نويسنده : sara       

 

سلام دوستان خوبمبه وب من خوش اومدید.امیدوارم که از مطالبم لذت ببرید.من تمام سعی خودم رو میکنم تا بتونم اون چیزی که شما دوست دارید رو به اجرا بزارم

پس اگه انتقاد یا پیشنهادی خواستید تو قسمت نظرات بزارید تا من سعی کنم که اونها رو انجام بدم

در ضمن این وبلاگ بیشتر برای مطالب طنز درست شدهولی در اینده نه چندان دور من کارهای خودم رو که هنری هست براتون میزارم واز شما میخوام که اگر اشکالی توی اونها هست بهم بگید تا تو کارهای بعدیم برطرف کنم

اگرهم مطلبی مد نظرتون هست که دوست دارید تو وب قرار بگیره بهم بگید تا من سعی خودم رو بکنم و اون مطلب مد نظرتون رو قرار بدم

ممنون که حرفای خسته کنندم رو خوندید دوستان

راستییییییی!!!!توی نظرسنجی ما هم شرکت کنیدفقط تقلب ممنوع!!

امیدوارم که وبم رو یا بهتر بگم وب خودتون رو دوست داشته باشید

پس همین الان دست به کار شید و

نظر فراموش نکنید


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, :: 1:34 ::  نويسنده : sara       

سلام دوستان خوفید؟بازم من اومدمبراتون یه مطلب جالب گذاشتم که هر چند خوش گذرونی زنا رو نشون میده و تو بیشتر مواقع نادرسته,ولی جالبهامیدوارم شماهم خوشتون بیاد

ولی در اخر نظر نشه فراموش                        وگرنه                        دراید در دماغت صد عدد جوش

 

 ايام هفته و زندگی زناشویی

 


شنبه

مرد : امروز ناهار چي داريم؟

زن : ببين ، امروز قراره من و زری با هم بريم «فال قهوه روسي يخ زده» بگيريم. ميگيند خيلي جالبه ، همه چي رو درست ميگه . به خواهر شوهرزری گفته «شوهرت برات يه انگشتر بزرگ ميخره » خيلي جالبه نه ؟ سر راه يه چيزی از بيرون بگير بيا

 

يکشنبه
مرد : عزيزم ، امروز ناهار چي داريم؟
زن : ببين ، امروز قراره من و زری بريم برای کلاسهای «روش خوداتکايي بر اعتماد به نفس» ثبت نام کنيم . هم خيلي جالبه ، هم اثرات خوبي در زندگي زناشوئي داره . تا برگردم دير شده . سر راه يه چيزی از بيرون بگير و بيا


دوشنبه
مرد : عزيزم ، امروز ناهار چي داريم؟
زن : ببين امروز قراره من و زری با هم بريم «شو»ی «ظروف عتيقه» . ميگن خيلي جالبه، ممکنه طول بکشه، سر راه يه چيزی از بيرون بگير و بيار

 

سه شنبه
مرد : عزيزم ، امروز ناهار چي داريم؟
زن : ببين امروز قراره من و زری با هم بريم برای لباس مامانم که برای عروسي خواهر زری ميخواد بدوزه دگمه انتخاب کنيم . تو که مي دوني فاميل مامانم اينا (!) چه قدر روی دگمه لباس حساس هستند . ممکنه طول بکشه . سر راه يه چيزی از بيرون بگير بيا

 

چهارشنبه
مرد : عزيزم ، امروز ناهار چي داريم؟
زن : ببين ، امروز قراره من و زری بريم برای کلاس «بدنسازی» و «آموزش ترومپت» ثبت نام کنيم . همسايه زری رفته ، ميگه خيلي جالبه . ترمپت هم ميگند خيلي کلاس داره ، مگه نه؟ ممکنه طول بکشه چون جلسه اوله ، سر راه يه چيزی از بيرون بگير و بيار

 

پنجشنبه
مرد : عزيزم ، امروز ناهار چي داريم؟
زن : ببين ، امروز قراره من و زری بريم با هم خونه همسايه خاله زری که تازه از کانادا اومده . ميخوايم شرايط اقامت را ازش بپرسيم ، من واقعا'' از اين زندگي خسته شدم . چيه همه ش مثل کلفتها کنج خونه ! به هر حال چون ممکنه طول بکشه ، سر راه يه چيزی از بيرون بگير و بيا

 

جمعه
مرد : عزيزم ، امروز ناهار چي داريم؟
زن : ببينم ، تو واقعا'' خجالت نمي کشي؟ يعني من يه روز تعطيل هم حق استراحت ندارم ، واقعا'' نمي دونم به شما مردهای ايراني چي بايد گفت؟ نه واقعا'' اين خيلي توقع بزرگيه که انتظار داشته باشم فقط هفته ای يه بار شوهرم من رو برای ناهار ببره بيرون؟!؟!؟!؟!؟

 

من که خیلی حرصم گرفت از دو لحاظ.

1:به خاطر اینکه چرا این زنه انقدر پروووووووو بود؟؟؟؟

2:به خاطر اینکه زنا این جوری نیستن!!!!!

خیلیییییییی بلوف بودولی جالب بود نه؟؟؟؟

خوشتون اومد؟؟؟خوب بود؟؟؟بازم براتون مینویسم فقط شما:

نظر از یاد گرامیتان فراموش نشود


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, :: 18:23 ::  نويسنده : sara       

سلام دوستانخوفید؟اینترنتم یه مدت خراب بود نتونستم اپ کنم.ببخشید.ولی دیگه میتونم.

راستی!!!!یادتونه گفتم یه نویسنده ی دیگه هم قرار بیاد؟؟اسمش هست....اسمش هست....برین تو ادامه مطلب...خواهش میکنم برین کارتون دارم.....


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 14:10 ::  نويسنده : sara       

سلام دوستانخوبید؟من خیلی خوشحالمانقدر که دلم میخواد از خوشحالی بمیرم

امروز...امروز...امروز.......امتحانام تموم شدهمین...ولی من خیلی خوشحالم که بالاخره تموم شد

حالا دیگه راحت میتونم براتون مطلب بزارمولی تا شنبه نمیشهاخه داریم میریم مسافرت

ولی دلم براتون تنگ میشه...


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



دو شنبه 18 دی 1391برچسب:, :: 11:23 ::  نويسنده : sara       

سلام دوستان!!مهسا طلا رو یادتونه؟؟یه وب ساختهاگه دوست دارید بخندیدو شاد باشید,به وبش سر بزنین!!وب خوبی داره!!

راستی!!!قراره یه نویسنده ی دیگه هم اضافه بشه,که خودم بعدن معرفیش میکنم

اینم از ادرس وب مهسا جوووون!!

www.mahsa-tala.loxblog.com

 


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



یک شنبه 17 دی 1391برچسب:, :: 13:10 ::  نويسنده : sara       

سلام دوستان.خیلی وقته دارم فکر میکنم که اون کارتونای قدیمی که میدیدیم,حالا چی شدن؟؟که بالاخره فهمیدم.شماهم اگه دوست داشتین بدونین,بفرمایین.فقط در اخرنظر یادتون نره!!

 


آقای سکسکه عمل کرده، می‌ره سر کار و میاد و زندگی‌شو می‌کنه!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

الفی دیگه از هیچی نمی‌‌ترسه!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

آلیس شوهر کرده، دو تا بچه داره و یه زندگی حقیر توی یه آپارتمان ۵٠ متری ساده.

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

دامبو، پلنگ صورتی، پسر شجاع، خانوم کوچولو، گوریل انگوری، شیپورچی، یوگی و دوستاش همه توی یه سیرک بزرگن!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

پسر شجاع

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)


بالتازار و زبل‌خان آلزایمر گرفتن.

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

نر رو یادته؟ پوستشو توی خیابون منوچهری ۳۰۰۰۰ تومن ‌فروختن!

خرید کارتون بنر اصلی(سنجاب کوچولو)

پت پست‌چی بازنشسته شده و الان تو خونه‌ی سال‌مندان منتظر مرگشه!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

بامزی یه خرس بزرگ شد و شکارش کردن!… شلمان هنوز هم خوابه!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

ای‌کیوسان کراکی شده و مخش تعطیل تعطیله!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

آن‌شرلی آرایش‌گر معروفی شده و توی جردن و چند تا محله‌ی بالای شهر شعبه زده و حسابی جیب مردم رو خالی می‌کنه به اسم گریم و رنگ موهای عالی …

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

    تام سایر حسابی باکلاس شده و موهاشو مدل جوجه‌تیغی درست می‌کنه!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

تام و جری دو تا دوست صمیمی شدن!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

تن‌تن توی یه روزنامه خبرنگار بود، الان تو یه شرکت تبلیغاتی داره فعالیت میکنه!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

جیمبو رو از رده خارج کردن و بعد اجاره دادندش به ایران ایر !!

جيمبو

چوبین خیلی وقته که مادرش رو پیدا کرده و دنبال یه وامه تا ازدواج کنه!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

حنا خانوم دکتر شده، مادرش هم از آلمان برگشته کنارش!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

خپل رو از باغ گل‌ها انداختنش بیرون, اون‌جا یه برج ١٠٠٠ طبقه ساختن! (چند روز پیش کنار یه سطل آشغال دیدمش – خیلی لاغر شده!)

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

خانواده‌ی دکتر ارنست همسایه مونن، هر سه تا بچه‌اش رفتن خارج، همسر دکترخیلی مریضه!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

رابین‌هود رو توی اسلام‌شهر گرفتنش – به جرم شرارت!- هفته‌ی دیگه اعدامش می‌کنن!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

سوباسو و کاکرو قهرمان جهان شدن، خب که چی؟!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

کایوت، بالاخره ردرانر رو گرفت ولی از شانس بدش آنفولانزای مرغی گرفت و مرد!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

هیچ‌کی نفهمید گالیور عاشق فلرتیشیاست!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

لوک خوش‌شانس طی یه بدشانسی، اشتباهی تو یه صحنه قتل دستگیر شد و نتونست خودشو تبرئه کنه و الان هم سلولی دالتون ها شده!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

گربه‌ سگ عمل کردن و جدا شدن!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

ملوان زبل الان دیگه یه دزد دریایی معرف شده در خلیج عدن!

ملوان زبل

آقای پتی‌بل تو میدون شوش یه بنک‌دار کله‌ گنده‌س!

 

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

آقای نجار الان به جرم قطع غیرمجاز درختان تحت تعقیبه و وروجک هم قایم شده!

سرنوشت کارتون های قدیمی که می دیدیم چی شد؟ (عکس)

پت و مت دکترای مهندسی عمران گرفتند و الان جزو هیئت علمی دانشگاهند!

پت و مت

 

 

خوشتون اومد؟؟جالب بودن؟؟گفتم یه تنوعی بشه,واس همین اینارو گذاشتم.

امیدوارم خوشتون اومده باشه؟؟میخوام تو قسمت نظرات برام بگین کدوم کارتونا رو یادتونه؟؟

 

نظر نشه فراموش


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



یک شنبه 17 دی 1391برچسب:, :: 12:21 ::  نويسنده : sara       

سلام خوفین دوستان؟؟بازم اومدم.یه سوال داشتم ازتون!

به نظر شما این زشت ترین,بیریخت ترین,ضایع ترین و....تیپ سلنا نیست؟

 به نظرتون این ضایع ترین لباسای سلنا نیست؟

اگه شما هم با من موافقین توی نظرها بگین

تو قسمت نظرات نظرتونو بهم بگین!!

 

نظر نشه فراموش


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: 17:30 ::  نويسنده : sara       

سلام دوستانباز من اومدم.براتون چند تا مطلب گذاشتم امیدوارم خوشتون بیاد.ودر اخر نظر نشه فراموش

تا حالا دقت کردین ! (طنز 9) www.taknaz.ir

دقت کردین توی بعضی کلاسا آدم مثل خرس خوابش میاد ولی وقتی کلاس تموم میشه این حس کاملا بطرف میشه ؟

 ****

دقت کردین وقتی کسی تو تاکسی کنار آدم روزنامه میگیره دستش ، مطلبش هرچی که باشه خوندنش تا سر حده مرگ جالب میشه ؟


 ****

دقت کردین وقتی تو خونه تنهایین ، از شیر حموم گرفته تا یخ ساز یخچال دست به دست هم میدن تا بترسی ؟

 ****

تا حالا دقت کردین بعضی وقتا یه صحنه ای رو میبینید احساس میکنید که قبلا یه جایی اونو دیدید و حالا داره تکرار میشه . . . !

 ****

دقت کردین همیشه سطح مسابقات از نظر کسی که قهرمان شده بسیار بالا بوده ؟

 ****

دقت کردین مهمون غریبه که میاد آدم کار کردنش گل میکنه و هی میره تو اشپزخونه دنبال کار ؟

 ****

دقت کردید وقتی اس ام اس میفرستید و پیامتون ۲ تا میشه
اول قسمتهای ادبی مثل ” ؛ ، ! ” حذف میکنید ؛
وقتی جواب نداد کلماتُ میچسبونیم ، مثلا صبحبخیر بجای صبح بخیر ،
شبخوش بجای شب خوش ، بسلام بجای سلام برسون . . .
وای از اس ام اسی که باتمام فشرده سازی فقط و فقط ۲ حرف اضافی داشته باشه
و راه نداشته باشه یک اس ام اس کنی ؛
اون موقع از لج همراه اول یا ایرانسل کلی چرت و پرت اضافه به پیام میکنی
که پیام اضافی هدر نره . . . !

دریغ از وقتی که صرف فشرده سازی کردیم بخاطر ده تومن
ینی اگه این وقتُ برا درس میزاشتیم ، PHD گرفته بودیم !

 

 

 ****

دقت کردین بهترین ایده هارو برای دیگرون داریم و برای خودمون عملا هیچی ؟!

 ****

دقت کردین که اگه بخوای خلبان بشی ، هزار جور مریضی داری ولی بخوای معافیت پزشکی بگیری ، سالمِ سالمی ؟

 ****

دقت کردید هر موقع بد تیپ میزنید یه نفری ک خیلی مهمه واستون رو میبینید !

 ****

دقت کردین وقتی تو یه فیلم خودمونه میبینیم احساس زشت ترین ادم رو زمینو داریم ؟

 ****

دقت کردین وقتی یه چیزی از دستمون میفته سعی میکنیم با پا بگیریمش یا میزان ضربه رو با پا بگیریم ؟

 ****

دقت کردین یکی یه تیکه میندازه از خنده روده بر میشی ، بعد واسه دوستت که می خوای خاطرشو تعریف کنی میبینی اصلا خنده نداشت کلی ضایع میشی !

 ****

دقت کردین روزایی که بابای آدم خونه ست ، حتی اگه وسط هفته باشه آدم فکر میکنه جمعه ست ؟

 ****

تا حالا دقت کردین وقتی لباس جدید میخرید نظر کل آدمارو در مورد قیمتش میپرسید . بعد دوس دارید همه قیمت بالاتر از خرید شما بدن !

 ****

تا حالا دقت کردین اگه تو مترو الکی شروع به دویدن بکنید ، ملت هم همینطوری دنبالتون میدوند . . . !

 ****

دقت کردین ؟
دخترا که لاغر شن همه میگن شده مثه باربی
پسرا که لاغر شن همه میگن معتاد شده 

 ****

دقت کردین سخت ترین کار دنیا ، نگه داشتن احترام کسیه که خودش احترام خودش را نگه نمی داره . . .

 ****

تا حالا دقت کردین هروقت گرسنه میای خونه، اون شب اتفاقی غذا ندارین . اما یه شب که بیرون غذا می خوری وقتی میای خونه می بینی غذای مورد علاقت رو درست کردن !
۱۰۰۰ بارام پیش اومده 

 ****

دقت کردین وقتی‌ یکی‌ باهاتون درد دل‌ میکنه و حرفاش رو نمیفهمین آخرش میگید
چی بگم والله ؟ چرا ؟

 ****

تا حالا دقت کردین نمیتونید کار پیدا کنید ، چون تجربه ندارید و نمیتونید تجربه پیدا کنید ، چون کار ندارید !؟

 ****

دقت کردین قدر هر چیزی رو وقتی میدونیم که از دستش بدیم ؟!

 ****

دقت کردین وقتی داری تلفن صحبت میکنی هیچی به ذهنت نمیرسه ولی وقتی میگی خدافظ تازه تمام حرفات یادت میاد ؟!

 ****

تا حالا دقت کردین بعضی وقتا تو آینه به خودتون نگامیکنین میبینین چقد خوشگلین ، بعد با گوشی که از خودتون عکس میگیرین میبینید شبیه ” اورانگوتان ” شدین !

خوشتون اومد؟؟بازم براتون مینویسم.تا اپ بعدی بای بای

نظر نشه فراموش


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:, :: 18:1 ::  نويسنده : sara       

سلیوم خوفین دوستان!!براتون چندتا عکس خوشگل گذاشتم برای جاسی!!!

من از جاسی بدم نمیاد ولی خوشمم نمیاد.حالا بگذریم.این عکسا رو با دقت نگاه کنید چون اخر سر ازتون میخوام بگید از کدوماشون خوشتون اومده براتون شماره هم میزنم.

و مطمئنم که نظر فراموش نمیشه چون اگه بشه تو دماغاتون صدتا جوش ایجاد میشه

شماره ی یک:

سلنا تو که یه واقعه شو داری دیگه اینجا هم این بدبخت رو ول نمی کنی؟!؟!

 

شماره ی دو:

 


جاستین جان!بابا قربونت!کرم نریز خوب!!!!ترجمه:جاستین بیبر اینجا بوده!!!

 

شماره ی سه:

 


اخی!!بچم غاغا خریده خوشحاله!!!

 

شماره ی چهار:

 

 
چشمارو!!به پا از کاسه در نیاد؟؟!!

 

شماره ی پنج:

 


دوستان قابل توجه!!عجب غولی طرفدارشه!!فکر کنم جاستینو گیر بیاره یه سه چهار فصلی کتکش بزنه!!

 

شماره ی شش:

 


جاستین چه قدر کرم میریزی!!خوب بابا خفه میشه میمیره میبرنت زندان اونوقت سلنا میمونه میترشه؟؟!!

 

شماره ی هفت:

 


مگه جاسی کوره!!تو خودتو به پا نیوفدی!!اون خودش میاد!!

 

شماره ی هشت:

 

 

شرح در تصویر!!با ارض پوزش بسیار!!

 

 

شماره ی نه:




ببخشید!!متاسفم!قول میدم دیگه تکرار نشه!!جاستین از ناهار خبری نیست!!ابرومو بردی!!

 

شماره ی ده:

 


ببخشید!!جاسی یه زره خل وضع شده!!ببخشید!!

 

 

شماره ی یازده:

 


جاستینو بیارین پایییییین!!بزارینش پاییییییین!!کشتی منو دق دادی منو با این کارات!!!

 

شماره ی دوازده:

 

 

جاستین!!اهم اهم!!یارو پشتت به دوربینه ها!!

 

 

شماره ی سیزده:

 

Click to view full size image

 

جاستین اون وقت رو کلاهت چی نوشته؟؟!!تو قسمت نظرات بهم بگین!!

 

 

شماره ی چهارده:

 

Click to view full size image

 

 

بابا جاستین ای ن جنگولک بازی ها چیه؟؟!!میافتی یه چیزیت میشه بعد سلنا میمونه میترشه!!فکر کنم تو کلا میخوای سلنا بترشه!!ها!ها!

 

شماره ی پونزده:

 


من نمیدونم میمیری اون شلوارو بکشی بالاتر!!!

 

شماره ی شونزده:

 

خب یه ذره به جاستین هم بده نامرد!!دلت میاد؟؟!!

 

 

شماره ی هفده:

 


جاستین؟؟!!خوب واسه چی اون گیتاره جازمین یا جکسونو میزنی میشکونی؟؟!!تو نمیتونی کرم نریزی؟؟!!

 

بچه ها دیگه تموم شد امیدوارم همش رو تو قسمت نظرات جزو بهترین بدونید.

اون سوالم هم یادتون نره!!باشه؟؟جواب بدین!!خدا حافظ!!نظر از یاد گرامیتان فراموش نشود!!

              

                                           نظر نشه فراموش!!


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:, :: 17:17 ::  نويسنده : sara       

ببخشید.واقعا"ببخشید!!!از ته قلبم ازتون معذرت میخوام!!!

مشغله ی فکری زیادی داشتم!امتحاناتمم شروع شده بود!وقت اضافه زیاد نداشتم!

منو میبخششین؟؟؟مرسییییییی که منو بخشیدید!!!

حالا که منو بخشیدین...براتون بوس میفرستم.بفرماییناین قلبم ناقابله برای شما

حالا که به خیر و خوشی تموم شد....براتون مینویسم


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:, :: 16:4 ::  نويسنده : sara       

سلیوم.خوفین؟احوالاتون چطول مطوله؟براتون چندتا لطیفه یا به قول خودمون جک اوردم.امیدوارم خوشتون بیادالبته قصد بی ادبی نباشه ها اگه شد خودتون ببخشید دیگههشدار:نظر نشه فراموش و الّا در اید در دماغت صد عدد جوش

یه لره با ترکه تو صحرا چادر میزنن.نصف شب ترکه پا میشه به لره میگه:چی میبینی؟میگه:اسمون پر ستاره.ترکه میزنه تو سرش میگه:خاک تو سرت کنن.چادرمون رو دزدیدن!!!

*****

داداشم داشت نماز میخوند منم به اهنگ گوش میدادم.

دیدم وسط نمازش میگه:اللّه اکبر.فکر کردم شاید صداش بلنده صداشو کم کردم.دیدم دوباره میگه:اللّه اکبر.فکر کردم شاید اهنگ حواسشو پرت میکنه قطعش کردم.بعد از تموم شدن نمازش ازش پرسیدم:چرا اینقدر اللّه اکبر گفتی؟گفت:منظورم این بود که از این اهنگ خوشم نمیاد بزن تراک بعدی!!!!

*****

معنی انواع بوق در ایران:

بوووق:سلام حاجی فدات شم!بوق:مسیرت کجاست؟بووووق:برو کنار عوضی!بوبوق:بیا بالا!بووق بووق:وایسا الاغ نوبت منه!بوق:حله داداش!بووق:شما اژانس خواسته بودید؟بوق بوق بوق:عروس چقد قشنگه ایشا اللّه مبارکش باد!!بوق:در پارکینگو بده بالا پدر سوخته....!!!!!

*****

بابام اومده تو اتاقم.میگه اینترنت قطعه؟!میگم:نه چطور مگه؟میگه:اخه دیدم داری درس میخونی!!!!!

*****

             دیشب که خوب می خوردین                                              این چی چیه اوردین؟؟؟

(گروه بانوان در مراسم پاتختی در هنگام باز کردن کادو)

 *****

یکی از بزرگترین لذت های من در دوران بچگی ام این بود که دستم رو تا ارنج فرو میکردم تو کیسه ی برنج!ای حال میداد!!!!

*****

به کافی چی میگم همون همیشگی....میگه:زر نزن مثل بچه ادم بگو چی میخوری!!!!

*****

پسرا هیجده ماه میرن سربازی,اندازه ی18سال خاطره تعریف میکنن!

لامصبا همشونم قهرمان پادگان بودن!!!

*****

بقیه تو ادامه مطلب.حتما برین جک های قشنگتر دارم براتون

خوب امیدوارم خوشتون اومده باشه بازم براتون مینویسم

و حالا نکته ی اساسی!!!!

تورو خدااااا نظر بدین.تمنّا

 

نظر نشه فراموش!!

        

           


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



ادامه مطلب ...


شنبه 13 آبان 1387برچسب:, :: 17:21 ::  نويسنده : sara       

 

بیوگرافی کامل جاستین بیبر

قد: 1۷4
رنگ چشم: قهوه ای
سرگرمی ها: فوتبال بسکتبال اسکیت گلف

رنگ مورد علاقه: آبی و بنفش
ساز مورد علاقه: گیتار و پیانو
عدد مورد علاقه:6!
خواننده های مورد علاقه: کریس براون (Chris Brown) آشر (Usher) تی بن Ti bone و ...
برنامه ی تلویزیونی مورد علاقه: امریکن آیدول (AMERICAN iDOL)  قلب
اسم مامانش پتی PATTY اسم باباش جرمی Jeremy Bieber که وقتی جاستین خیلی کوچیک بوده طلاق گرفتن! چون باباش میخواست با یه زن دیگه ازدواج کنه. نا خواهری: جازمین نابرادری:جکسون
اسم دوستای صمیمیش: رایان و کریستین
اسم سگش: سمی sammy
غذای مورد علاقه: ماکارونی و از چیزای شیرین هم خوشش میاد
شکلات مورد علاقه: مارس Mars
نوشیدنی مورد علاقه: آب پرتغال
از سبزیجات خوشش میاد!
دانش آموز ممتاز و درس ادبیات انگلیسیس هم از همه ی درساش بهتره!
جاستین به چشم ها و لبخند یک دختر توجه میکنه و از دخترایی که شوخ طبع اند خوشش میاد!
از بستنی کاکائویی خوشش نمیاد!!!!!!!!!
وقتی 13 سالش بود توی مراسم رقص مدرسشون اولین بوسشو کرد! (توی آمریکا در ماه های سپتمبر و اکتبر یه مراسم رقصی هست که البته فقط برای راهنمایی ها و دبیرستانیاس ابتدائیا ندارن که تو این مراسم باید لباس مجلسی بپوشن و با date شون برقصننننننننن! wow اونا جشن دارن مام داریم!)
میتونه طبل و شیپور و گیتار و پیانو بزنه!!
دست چپه!
حالا این که چطوری خواننده شد خیلی جالبه!

جاستین کلا" به آواز و خوانندگی و اینا علاقه ی زیادی داشت وتوی یه مسابقه ی خوانندگی محلی خودشون شرکت کرده بودو مامانش هم از خوندنش فیلم میگرفت و میزاش یوتوب! بیشترم آهنگای آشر و کریس براون اینارو میخوند! تا اینکه مامانش دید خیلی بیننده هایه ویدئو هاش زیاد شده پس بزام ویدئو گرفت و گذاشت تو یوتوب تا اینکه اسکوتر براون Scooter braun کشفش کردو رفت به usher معرفیش کرد.آشر هم خوندنشو دید خوشش اومد و بردش لس آنجلس تا برای مدیر یکی از شرکت هایی که خواننده ها باهاشون قرار داد بستن =Island def Jam (مثله hollywood record deals و اینا میدونین که چی میگم؟) و این اتفاقات 7 ماه بیشتر طول نکشید و جاستین به رویاهای خود دست یافت!!!! ( راستی جاستین توی استانفورد-اونتاریو ی کانادا زندگی میکرده که الان آتلانتا هستن توی آمریکا) اصلا فکر نمیکرده این اتفاقات واقعا میفته و همینجوری دوروبره خونش و آهنگ میخونده واسه خودش!

جاستین میگه که:
اولین بار که اسکوتر اومد دنبال من که بریم آتلانتا (13 سالش بوده)و منو ببره پیش آشر. آشر داشت ماشینشو پارک میکرد. و اولین بارم بود که یه سفر خارج از کشور میکردم! منم که آشر دیدم بهش گفتم: سلام آشر من عاشق آهنگاتم میخوای یکیشونو برات بخونم؟؟ آشر گفت: نه رفیق کوچولو بیا تو بیرون سرده! ( هاهاها! ضایه شدهه (
Hey Usher, I your songs, do you want me to sing you one?' He was like, No little buddy, just come inside, it's cold out
الان هم جاستین و آشر باهم دوستنو جاستین میگه من همیشه اذیتش میکنم میگم یادته روز اول چطوری منو ضایه کردی!
اویان آهنگش One time بوده بعدشم First dance بعشدم down to earth و bigger

جاستین میگه من میخوام به همه بگم که شما میتونی هررر کاریو بکنین اگه ذهنتون بزارید براش ( توهمو تصور باورو میگه ما اصلا خانواده ی پولداری نبودیم و من خیلی معمولی بزرگ شدم . من چیزهایی رو که بقیه ی بچه ها داشتنو نداشتم ( آخی دلم سوخت) و فکر کنم باعث شده که الان انسان قوی تری باشم! و میخوام برم کالج و شخص بهتری بشم!
I'm looking forward to influencing others in a positive way," says Justin. "My message is you can do anything if you just put your mind to it. I grew up below the poverty line; I didn't have as much as other people did. I think it made me stronger as a person it built my character. Now I have a 4.0 grade point average and I want to go to college and just become a better person."

"I think older people can appreciate my music because I really show my heart when I sing, and it's not corny," he says. "I think I can grow as an artist and my fans will grow with me
بغل
از بیانسه و ریحانا خیلی خوشش میاد! مخصوصا بیانسه! که میگه خیلی هاته و آرزوی خوندن یه آهنگ و نفری رو باهاش داره!



نام: جاستین دِرو بیبر (به انگلیسی: Justin Drew Bieber)
نام مستعار: JB
تاریخ تولد: ۱ مارس ۱۹۹۴
محل تولد: کانادا – استردفورد انتاریو
فعالیت های هنری: خواننده و بازیگر کانادایی
سبک ‌ها: پاپ ، آر اند بی ، دنس
اوایل زندگی‌
جاستین بیبر در لندن (انتاریو) به دنیا آمد و در شهر استردفورد (انتاریو) بزرگ شد ، مادرش «پتی مالته» وقتی که ۱۸ ساله بود جاستین را باردار شد ، وقتی جاستین ۲ ساله بود پدرش «جرمی بیبر» برای ازدواج با زن دیگری پتی را طلاق داد و مادرش او را به تنهایی و با درآمد کمی که از کارش بدست می آورد بزرگ کرد.
در حالی که جاستین بزرگ می شد مادرش نحوه ‌ی نواختن پیانو ، درام ، گیتار و ترومپت را به او آموخت ، اوایل سال ۲۰۰۷ زمانی که او ۱۲ ساله بود در مسابقه‌ ای محلی که در شهر استردفورد برگزار می شد شرکت کرد و آهنگی از نی-یو به نام «So Sick» را خواند و به رتبه دوم رسید.
سپس مادرش فیلم‌ هایی از این مسابفه را در یوتوب گذاشت تا دوستان و آشنایان آن را ببینند ، پتی که متوجه علاقه مردم به فیلم ‌های پسرش شد شروع به گذاشتن فیلم ‌های جدیدی از او در یوتوب کرد ، او به این کارش ادامه داد تا این که بازدید از ویدیوهای پسرش به ۱۰ میلیون رسید.

حرفه موسیقی
بعد از محبوبیت ویدیو‌های بیبر در یوتوب «اسکوتر براون» به طور تصادفی یکی از ویدیوهای او را مشاهده کرد ، براون که تحت تاثیر استعداد بیبر قرار گرفته بود ، شروع به تماشای تمام ویدیوهای او در مسابقه ‌ی مدرسه کرد و در نهایت با پتی تماس گرفت تا پیرامون استعداد فوق العادهٔ پسرش صحبت کند.
پتی در ابتدا علاقه ‌ایی به این که پسرش یک سوپر استار شود نشان نمی داد اما بعد از مدتی رضایت داد تا براون ، جاستین را برای ضبط چند آهنگ آزمایشی به آتلانتا ببرد ، یک هفته ی بعد براون ، جاستین را با «آشر» خواننده ی معروف پاپ و آر اند بی آشنا کرد ، به این ترتیب بود که جاستین به گروه سرگرمی ریموند و براون (شرکت سرگرمی آشر ریموند و اسکوتر براون) پیوست ، در اکتبر ۲۰۰۸ بیبر قرارداد خود را با کمپانی ایسلند رکوردز امضا کرد و اسکوتر براون مدیر برنامه های او شد ، در همان زمان جاستین به همراه مادرش به آتلانتا نقل مکان کرد.
 

در جولای سال ۲۰۰۹ اولین تک آهنگ جاستین بیبر با نام «یک بار» در رادیو منتشر شد ، این آهنگ در اولین هفته‌ ی انتشارش توانست رتبه ۱۲ را در جدول صد اثر برتر کانادا و رتبه‌ی ۱۷ را در جدول صد اثر برتر بیلبورد بدست آورد ، اولین آلبوم بیبر به نام «دنیای من» در تاریخ ۱۷ نوامبر ۲۰۰۹ روانه بازار شد ، سه تک آهنگ این آلبوم به نام های «یک دختر تنها» ، «مرا دوست بدار» و «دختر محبوب» در جدول صد اثر برتر بیلبورد جز ۴۰ اثر برتر شدند.
در ۲۰ دسامبر ۲۰۰۹ جاستین آهنگ «روزی در کریسمس» را به مناسبت کریسمس برای رئیس جمهوری آمریکا ، باراک اوباما و بانوی اول «میکله اوباما» در کاخ سفید اجرا کرد («روزی در کریسمس» را استیو واندر در سال ۱۹۶۷ برای کریسمس خواند و مایکل جکسون برای کریسمس ۱۹۷۰ آن را باز خوانی کرد)
او همچنین در پنچاه و دومین مراسم جوایز گرمی حاضر شد ، در همان شب پس از مراسم گرمی ، جاستین به همراه ۸۴ ابر خواننده ‌ی دیگر برای خواندن آهنگ خیریه «ما دنیاییم ۲۵ برای هائیتی» که به مناسبت بیست پنچمین سالگرد ترانه ‌ی «ما دنیاییم» و جمع ‌آوری کمک برای زلزله زدگان هائیتی باز خوانی می شد به استدیویی رفتند.
جاستین در بین خوانندگان حاضر جوان ترین بود (ما دنیاییم نوشته ‌ی مایکل جکسون و لایونل ریچی برای کمک به قحطی زدگان آفریقا به همراهی ۴۳ تن از ابر خوانندگان آن زمان بعد از مراسم گرمی در سال ۱۹۸۵ ضبط شد)
او همچنین توانسته جوایز معتبری در صنعت موسیقی بدست آورد که بهترین خواننده سال ۲۰۱۰ جوایز موسیقی آمریکا و بهترین خوانندهٔ جدید سال ۲۰۱۰ جوایز موزیک ویدیوی ام تی وی ، از جمله ‌ی آن است ، او هم اکنون به یکی از معروف ترین نوجوانان جهان تبدیل شده است.

 

نظرنشه فراموش

تو رو خدا نظر بدین

 


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



شنبه 13 آبان 1391برچسب:, :: 15:58 ::  نويسنده : sara       

سلام خوفین؟براتون چندتا ترول گذاشتم اونم از نوع جاستینی

امیدوارم خوشتون بیاد.نظر نشه فراموش

 

[تصویر:  1346238756.jpg]

خودمونیما راست گفته

 

[تصویر:  kljg1e9wnv3jpbclmb0z.jpg]

 

هه ههه هههههه

 

[تصویر:  32249016210903873009.jpg]

بدک نبود نه فقط موهاش شبیه

 

[تصویر:  19594333777190697821.jpg]

 

ببین چه کارا که نمی کنه

[تصویر:  66mknvk2pocans0urdus.jpg]

حقش بود نباید عاشق می شد

 

[تصویر:  52096607483607097028.jpg]

هههه هاهاااا هوهوووو

 

 

 

[تصویر:  229tku2truk75qywiix.jpg]

هه هه چه کارایی

 

[تصویر:  (hashtgerd.bloghaa.com)troll251.jpg]

واقعا ارزشش رو داشت؟؟؟؟

 

[تصویر:  thumb][تصویر:  trol-111.jpg]

حالم بهم خورد دهنو ببند

 

[تصویر:  403796_265959340184339_310287025_n.jpg]

 

اوه اوه اوه عجب ضربه ی بدی

 

[تصویر:  can6rpbcav7rgxyns6u9.jpg]

فکر میکنه جیمز بانده!!!!

 

کچل کچل کلاچه روغن کله پاچه

[تصویر:  481902_252997351484470_476569780_n.jpg]

امیدوارم خوشتون اومده باشه

تورو خدا

نظر بدین

 


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



شنبه 13 آبان 1386برچسب:, :: 3:10 ::  نويسنده : sara       

سلام من دوباره وبم رو اپ کردممن مطالبی راجع به جلنا براتون مینویسمهمچنین اس ام اس,ترول,وهر چیزی که شما دوست داشته باشید و تو قسمت نظرات بهم بگید.امیدوارم که از وبم خوشتون بیاد

نظر یادتون نره


Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه



صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد